عنایت ویژه به تسبیحات ام ابیها
چهارشنبه 86 مرداد 17ضروت مراقبت بیشتر در خارج از کشور
چهارشنبه 86 مرداد 17زمانی که می خواستیم برای تبلیغ به خارج از کشور سفر کنم ، محضر رهبری رسیدم و از آقا توصیه ایی خواستم ، آقا فرمودند :
سعی کنید در آنجا مستحبات را دو برابر انجام دهید ؛ چون آنجا برای مصونیت از گناه به تلاش بیشتری نیاز دارید . اگر این کار را انجام دهید وقتی برگشتید ، اگر کامل تر نشده باشید لااقل همان هستید که بودید، چون در آن فرهنگ باید از پادزهر قوی تری استفاده کنید . این نکته در آن سالها برای من خیلی ارزنده بود
دکتر مرتضی تهرانی
ساده زیستی رهبری از دید امام
سه شنبه 86 مرداد 16رهبری آیت الله خامنه ایی از منظر امام (ره)
سه شنبه 86 مرداد 16زمانی که آیت الله خامنه ایی در سفر کره شمالی به سر می بردند حضرت امام گزارشهاس سفر را از تلویزیون می دیدند. دیدار ایشان از کره ، استقبال مردم ، سخنرانیها و مذاکرات سفر برای حضرت امام خیلی جالب بود و امام فرموده بودند:
الحق ایشان شایستگی رهبری دارند .
آقای خامنه ای! آقای خامنه ای!
شنبه 86 مرداد 6پس از رحلت امام خمینی قدس سره نمایندگان مجلس خبرگان - بلافاصله - گرد هم آمدند تا رهبر آینده را مشخص نمایند. نخست، وصیت نامه امام راحل قرائت شد. معظم له در وصیت خود، کسی را برای این امر مهم معین نفرموده بودند.
پس از پایان یافتن قرائت وصیت نامه، مجلس خبرگان وارد بحث انتخاب رهبری شد. نوعاً بحثها که با توجه به قانون اساسی، رهبر یکی باشد یا شورای رهبری شکل بپذیرد. اکثریت نمایندگان، شورای رهبری را مطرح کردند و سپس در خصوص تعداد اعضای شورا - سه نفر، پنج نفر و هفت نفر - بحث شد.
آیةاللَّه مشکینی رئیس مجلس خبرگان، بود ولی بیشتر جلسات را آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان نایب رئیس، اداره میکرد. آقای هاشمی پس از آن که درباره شورای رهبری بحث شد، گفت: مذاکرات کافی است، حالا رأی بگیریم که کشور یک رهبر داشته باشد یا با شورای رهبری اداره بشود.
با توجه به این دو که بیشتر گفت وگوها در خصوص شورای رهبری، تعداد اعضای آن و افرادی که میتوانند در آن شورا عضو باشند.، شکل پذیرفته بود؛ انتظار میرفت، نمایندگان به شورای رهبری رأی بدهند، لیکن علی رغم این مباحث، تک رهبری رأی آورد.
سپس بحث شد که چه کسی رهبر باشد؟ با شروع این موضوع، از سمت چپ و راست مجلس صدا بلند شد که این موضوع دیگر بحث نمیخواهد؛ معلوم است؛ آقای خامنهای! آقای خامنهای! سپس بانک تکبیر در فضای مجلس طنین افکند.
همه اعضای خبرگان در آن روز احساس کردند که این، کارِ خدا بود.
بعد هم رأیگیری آغاز شد و مقام معظم رهبری با رأی اکثریت قاطع خبرگان ملت، تأیید شدند.
آیةاللَّه محمدعلی موحدی کرمانی . پرتوی از خورشید، ص 38.
ساده زیستی مقام معظم رهبری
دوشنبه 86 مرداد 1با این که مقام معظم رهبری میتوانند از همه امکانات مادی بهرهمند شوند، سطح زندگی خصوصی ایشان از سطح زندگی یک شهروند معمولی هم پایینتر است.
معظم له علاوه بر این که از یک زندگی معمولی و سطح پایین بهره میبرند، دائماً به مسئولان سفارش میکنند: مواظب زندگی خود باشید! اسراف نکنید!
آیة الله خامنهای معتقدند که مردم را باید عملاً به ساده زیستی دعوت نمود. خودشان در صف مقدم این دعوت هستند.
ایشان در مناسبتهای خاصی که برنامه خواندن صیغه عقد دارند، قبل از اجرای صیغه عقد، حدود یک ربع، عروس و داماد و خانوادههای آنها را به رعایت صرفه جویی دعوت مینمایند و میفرمایند: خرجهای گزاف نداشته باشید. تشریفات و ریخت و پاشی نداشته باشید.
( پرتوی از خورشید، ص 56 )
خاطرات مقام معظم رهبری
چهارشنبه 86 تیر 20رویای حکمت
سه شنبه 86 تیر 19رؤیای حکمت
--------------------------------------------
پس از رحلت حضرت امام، مجلس خبرگان، آیةاللَّه خامنهای را برای رهبری انتخاب کرد. این موضوع برای من سنگین بود. همان شب در عالم رؤیا دیدم که در جایی شبیه جماران هستم و همه علما و رجال کشور در صف جماعت نشستهاند و منتظر ورود امام هستند، تا به امامت ایشان نماز را بخوانند.
حضرت امام وارد شدند و هنگامی که به مقام معظم رهبری رسیدند، دست به پشت ایشان گذاشتند و فرمودند: شما بایستید و نماز بخوانید.
سپس رو به جمع کردند و گفتند: از این به بعد، باید من و بقیه به ایشان اقتدا کنیم.
با این خواب، برای من روشن که که کار مجلس خبرگان بسیار مهم بود و آقا مورد تأیید هستند.
برای بار دوم، به خواب رفتم و باز همان ماجرا تکرار شد. چون بیدار شدم، استغفار کردم و خوشحال شدم که چنین موضوعی برای من روشن شد.
برای بار سوم، خوابیدم و باز همان رؤیا تکرار شد. چون چشمها را گشودم، اشک در حدقهها جاری گشت و گونه هایم با نم نم باران اشک، شست و شو گردید.
حجةالاسلام و المسلمین میرحسینی
. پرتوی از خورشید، ص 41.
حزب اللهی ؛ بی نظم و ترتیب نیست
سه شنبه 86 تیر 19حزب اللهی ؛ بی نظم و ترتیب نیست
--------------------------------------------
یعنی آن شخص نظامی که جلوی شما میآید، چنانچه دیدید یقهاش باز است، یا دکمهاش افتاده، بدانید که قطعاً در میدان جنگ کم خواهد آورد! نه اینکه اگر یقهاش بسته بود و دکمهاش نیفتاده بود، کار را تمام خواهد کرد؛ نه، این جزو موضوع است؛ تمام موضوع نیست. یعنی اگر همه چیزش تکمیل باشد، اما مثلاً وقتی پیش شما میآید، ببینید بند پوتینش باز یا شل است، یقین کنید که او در میدان جنگ آن کاری که شما میخواهید، نخواهد کرد. باید کارش شسته رفته، مرتب، منظم و پُر و پیمان - در همان زمانی که از او متوقع است - باشد؛ شل و ول راه رفتن معنا ندارد. یک وقت یک افسر عالیرتبه حزباللهىِ مشهور در ارتش نزد من آمد و از بس مقدسمآب بود، با دمپایی پیش من حاضر شد! به او گفتم اگر بعد از این تو را اینطوری دیدم، راهت نمیدهم؛ برو! ردش کردم؛ بعد دفعه دیگر که آمد، دیدم بله، پوتین مرتبی به پا کرده است! بعضیها حزباللهیگری را با شل و ول بودن و بینظم و بیترتیبی اشتباه میگیرند؛ حزباللهیگری که این نیست. رئیس حزباللهیهای همه تاریخ - یعنی امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) - میفرماید: «و نظم امرکم»؛ باید منظم باشید. نظم چیست؟ همان آیینی است که از هرکسی خواستهاند. هرجا نظمی دارد؛ میدان جنگ هم نظمی دارد؛ نظامی هم نظم خاصی دارد؛ باید آن نظم را رعایت کنید.
(نقل شده در دیدار با فرمانده و جمعی از روحانیون رزمی، تبلیغی تیپ 83 امام جعفر صادق(ع) 11/9/1370)
من دارم از عین خوش مصاحبه می کنم!
سه شنبه 86 تیر 19من دارم از عین خوش مصاحبه می کنم!
--------------------------------------------
به قول امیرالمؤمنین (صلواتاللّهعلیه)، «من نام لم ینم عنه»؛ اگر شما در سنگر خوابت برد، معنایش این نیست که دشمنت هم در سنگر مقابل خوابش برده است؛ تو خوابت برده؛ سعی کن خودت را بیدار کنی. ما باید توجه داشته باشیم که انقلاب فرهنگی در تهدید است؛ کمااینکه اصل فرهنگ ملی و اسلامی ما در تهدید دشمنان است. من یادم میآید که در اوایل جنگ گزارش هایی میرسید که مثلاً دشمن تا فلان جا آمده است؛ دشمن دارد فلان جا را بمباران می کند؛ مکرر هم از طرف نیروهای حزباللهی در محیطهای گوناگون انقلابی این مطلب تکرار میشد. آن بنده خدایی که مسئول نیروهای مسلح بود،(*) انکار می کرد و میگفت دروغ است؛ اصلاً چه کسی میگوید که عراق دارد به ما حمله می کند؟! در بین مردم شایع شده بود که عینخوش را گرفتهاند؛ او به آنجا رفت و از تلویزیون با او مصاحبه کردند؛ گفت: میگویند عینخوش را گرفتهاند؛ من الان دارم در عینخوش مصاحبه می کنم! او از عینخوش بیرون آمد؛ سه، چهار ساعت بعد دشمن عینخوش را گرفت! بله، دشمن بیرون عینخوش بود - در عین خوش نبود - اما این به معنای آن نبود که دشمن نیست.
( نقل شده در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی 20/9/1370)