آقای خامنه ای! آقای خامنه ای!
شنبه 86 مرداد 6پس از رحلت امام خمینی قدس سره نمایندگان مجلس خبرگان - بلافاصله - گرد هم آمدند تا رهبر آینده را مشخص نمایند. نخست، وصیت نامه امام راحل قرائت شد. معظم له در وصیت خود، کسی را برای این امر مهم معین نفرموده بودند.
پس از پایان یافتن قرائت وصیت نامه، مجلس خبرگان وارد بحث انتخاب رهبری شد. نوعاً بحثها که با توجه به قانون اساسی، رهبر یکی باشد یا شورای رهبری شکل بپذیرد. اکثریت نمایندگان، شورای رهبری را مطرح کردند و سپس در خصوص تعداد اعضای شورا - سه نفر، پنج نفر و هفت نفر - بحث شد.
آیةاللَّه مشکینی رئیس مجلس خبرگان، بود ولی بیشتر جلسات را آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان نایب رئیس، اداره میکرد. آقای هاشمی پس از آن که درباره شورای رهبری بحث شد، گفت: مذاکرات کافی است، حالا رأی بگیریم که کشور یک رهبر داشته باشد یا با شورای رهبری اداره بشود.
با توجه به این دو که بیشتر گفت وگوها در خصوص شورای رهبری، تعداد اعضای آن و افرادی که میتوانند در آن شورا عضو باشند.، شکل پذیرفته بود؛ انتظار میرفت، نمایندگان به شورای رهبری رأی بدهند، لیکن علی رغم این مباحث، تک رهبری رأی آورد.
سپس بحث شد که چه کسی رهبر باشد؟ با شروع این موضوع، از سمت چپ و راست مجلس صدا بلند شد که این موضوع دیگر بحث نمیخواهد؛ معلوم است؛ آقای خامنهای! آقای خامنهای! سپس بانک تکبیر در فضای مجلس طنین افکند.
همه اعضای خبرگان در آن روز احساس کردند که این، کارِ خدا بود.
بعد هم رأیگیری آغاز شد و مقام معظم رهبری با رأی اکثریت قاطع خبرگان ملت، تأیید شدند.
آیةاللَّه محمدعلی موحدی کرمانی . پرتوی از خورشید، ص 38.